
نقش رستم جایی میان کوه و تپه شاهی
برای رسیدن به نقش رستم باید پنج کیلومتر در شمال تخت جمشید حرکت کنید تا به مکانی برسید که در قدیم به آن «کوه و تپه شاهی» میگفتند و هماکنون، بهعلت همجواری با محلی مسکونی بهنام حاجیآباد، به همان نام معروف است. در این مکان نقوشی از شاهان هخامنشی و ساسانی حجاری شده است. در گذشته، عوام مردم بهعلت بزرگی نقوش حجاریشده در دل کوه و شباهت پیکر مجسمهها به رستم شاهنامه، این مکان را نقش رستم نامیدند و این نام تاکنون رویش مانده است. برای آشنایی بیشتر با نقش رستم از دیدنی های شیراز با ما در نابرو همراه باشید.
مسیر دسترسی به نقش رستم
برای اینکه رفتن به این مکان برایتان جذاب باشد، باید به تاریخ و معماری و حجاریهای عظیم علاقهمند باشید؛ زیرا این آثار در دامنه کوه بنا شدهاند و بهعلت ارتفاع ورودی مآرامگاه یا دخمه نمیتوانید واردشان شوید، برای رسیدن به آنجا باید در شیب خیلی کم و روی خاک پیادهروی کنید تا بتوانید آثار را ببینید؛ بنابراین داشتن کفش مناسب پیادهروی و لباسهایی مناسب راهرفتن در محیط خاکی، از ضروریات رفتن به این مکان است.
درضمن سازمان میراث فرهنگی برای حفظ آثار، جلوی کوه را با حصاری فلزی محصور کرده و به این خاطر نمیتوانید به آثاری نزدیک شوید که در قسمت پایینی قرار دارند. بنابراین چیزی جز علاقه به حجاریهای عظیم و دیدن مقابر شاهان هخامنشی نمیتواند شما را به آنجا بکشاند. این مکان گستردگی و عظمت تختجمشید را ندارد اما داستانهای نهفته در دل حجاریها و چرایی ساخت مقبره در آن ارتفاع از جذابیتهایش به شمار میرود.
تاریخچه و قدمت نقش رستم
قدمت نقش رستم به دوره تاریخی ایلامیان میرسد که مربوط به سههزار سال قبل از میلاد است. در زمان ایلامیان نقش خدایان را بر این کوه رسم میکردند و این مکان جزو اماکن مقدس ایشان بوده است. از آن زمان نقشی روی دیوار بوده که در زمان ساسانیان با حجاریهای جدید از بین رفته است.
پس از ایلامیان نیز شاهان هخامنشی و ساسانی از این بستر برای حکاکی فتوحات و ساخت مقبرههای شاهی استفاده کردند. علت انتخاب ایشان بر بازدیدکنندگان پوشیده است؛ اما وقتی سکون و سکوت و عظمت کوهها، ارتفاع مقابر، نقوش با عظمت و وسعت دشت مقابل را میبییند، به تقدس مکان پی میبرید.
تماشای نقش رستم و حجاریهای آن
هنگامی که برای تماشای این اثر عظیم میایستید، مجبورید بیش از آنکه به اثر نزدیک شوید و با ذرهبین به ریزهکاریهای نقوشش نگاه کنید، از آن فاصله بگیرید و از دور مبهوت عظمت حجاریها و ارتفاع ورودی مقبرهها شوید.
بازدید از چنین آثار عظیمی، در دو مرحله باید انجام شود. ابتدا با فاصلهگرفتن، نمای کلی مقبره یا نقشبرجسته را ببینید و پس از کلینگری، بهسمت اثر بروید و از نزدیک شاهد مهارت حجار در پرداخت نقشها و صیقلدادنشان باشید.
زمانی که روبهروی کوه میایستید، در ارتفاع بر دیواره کوه سه نقش حجاریشده بهشکل صلیبهایی بزرگ را میبینید که هرکدام یک ورودی نیمهپوشیده دارند که از سنگ هستند. (سنگها از سمت کف ایوان ورودی شکسته شدهاند.)
سمت راست شما در جبهه شرقی نیز مقبرهای دیگر قرار دارد. این ورودیها در اصل ورودی چهار مقبره برای چهار پادشاه از سلسله هخامنشی هستند که از دودمان گشتاسب بودهاند. علت بناشدن آنها در دل کوه نیز اعتقادات مذهبی آن زمان در خصوص دفن مردگان بوده است.
اعضای خانواده سلطنتی نیز در همین مقابر دفن میشدند. همه چهار مقبره (دخمه) در یک راستا و ارتفاع حجاری شدهاند. شکل ورودی مقابر شبیه صلیب و ارتفاع تقریبی هرکدام ۲۴ متر است. قاب اول مقبرهها ساده است و شکل خاصی در حجاری ندارد و تنها داخل کوه را بهشکل صلیبی صاف و صیقلی در آوردهاند.
بخش دوم شامل یک ایوان مشابه با ایوان کاخ شاهی با چهار سرستون است که در فواصل یکسان از هم قرار دارند و شبیه سر گاو هستند. این ستونها شما را به یاد سرستونهای تختجمشید خواهند انداخت. داخل این بخش، درب ورودی مقبره در چهارچوبی از سنگ حجاری شده که درست مرکز آن قرار گرفته و با یک سنگ تا نیمه مسدود شده است.
طرحها و نقشهای حک شده
در ضلع بالای صلیب، طرحی از شاه را میبینید که ۲۸ تن از نمایندگان کشورهای تابع و متحدش، تختش را نگه داشتهاند و او روی تخت ایستاده است.
سه پله کنار تخت قرار دارد و سه مرد رداپوش (دو سرباز پارسی و یک مادی) آنجا ایستادهاند، شاه به کمانی که در دست چپ دارد، تکیه کرده و دست راستش را بهحالت دعا بهسمت آتشدان دراز کرده است. خورشید و فروهر همچون ناظران اعمال او بالای تصویر حجاری شدهاند.
این نوع حجاری میگوید اول اینکه شاه متحدانی داشته و همگی تحت امر او بودهاند و دوم آنکه شاه آماده دفاع از سرزمین خویش بوده و خود را در مقابل اهورا مزدا پاسخگو میدانسته است.
دخمه خشایارشاه در نقش رستم
سازمان میراث فرهنگی برای بازدیدکنندگان اطلاعاتی در مقابل مقبرهها و حجاریها گذاشته است. از سمت راست، دخمه اول به خشایارشا پسر داریوش اول متعلق است که در شرقیترین بخش واقع شده و رو بهسوی غرب دارد.
در نگاه نخست متوجه آن نمیشوید، زیرا دخمه بهسمت غرب است و شما با ورود به محوطه باید بهسمت فرورفتگی کوه حرکت کنید و از دور نمیتوانید اثری از این مقبره ببینید. این مقبره در حال حاضر با داربست فلزی که حاصل مرمت بناست، محصور شده است.
دخمه داریوش اول
دومین دخمه، دخمه داریوش اول پسر گشتاسب است؛ بزرگترین دخمه که تنها در پیشانی آن میتوان کتیبهای را مشاهده کرد که بالای سر پادشاه نقش شده است. بهعلت آوردهشدن نام او در کتیبه، میتوانید بفهمید که متعلق به چه کسی است. این کتیبه به زبانهای پارسی باستان و عیلامی و بابلی نگاشته شده و در آن فتوحات و مکانهایی که تحتفرمان داریوش بودهاند، آورده شده است. درون این دخمه ۹ قبر قرار دارد که همسر، مادر و فرزندان شاه را در آنها قرار دادهاند.
دخمههای اردشیر اول و داریوش دوم
دخمههای سوم و چهارم که سمت چپ قرار دارند، متعلق به اردشیر اول هخامنشی و داریوش دوم هستند که با همان آرایش دو مقبره دیگر، سمت چپ کوه قرار دارند.
لازم به توضیح است که دخمه به محلی گفته میشد که مرده را در آن قرار میدادند. در معماری دخمهها اعتقاد مردمان به زندگی دنیوی و اخروی اهمیت بسیار داشت.
دخمهها را رو به نور خورشید میساختند و باید دور از محل زندگی آدمیان قرار میگرفت. جلوی این دخمهها سنگی بزرگ قرار گرفته تا دسترسی به مرده را برای همیشه ناممکن کند.
نقش رستم در دوره ساسانیان
پس از هخامنشیان، از این مکان در زمان ساسانیان بسیار استفاده شد و شاهان ساسانی برای روایت داستان فتوحات و تاجگذاری و… از این کوه استفاده کردند.
در دل این کوه هشت نقشبرجسته وجود دارد که یکی از آنها محو شده و بقیه را تا پیش از آنکه از بین بروند، باید دید. فرسایش و هوازدگی از عواملی هستند که باعث تخریب این نقوش شدهاند.
این مکان با توجه به وجود مقابر و کعبه زرتشت، جایگاه و مکانی مقدس است. این تقدس را علاوهبر کتیبه داریوش اول، در نقشبرجستههای تاجگذاری اردشیر بابکان و نرسی نیز دیده میشود؛ نقوش، نمادهایی تاریخیاساطیری دارند و در آنها پادشاه نشانه شاهی را از دست اهورا مزدا میگیرد.
سفر به نقش رستم جذاب است، زیرا در آن پوشش مردم زمان هخامنشیان و ساسانیان و پیکرههای عظیمالجثه حجاریشده در دوهزار و اندی سال پیش را میبینید؛ مقبرههای شاهی و عظمت و جایگاه مرگ را میبینید و اینکه بشر در هر زمانی زیسته، توانسته بیش از حد تصور از امکانات محدودش استفاده کند.