
میدان اقبال سنندج؛ ایستاده برای آزادی
در سنندج همه خیابانگردیها یا از میدان اقبال آغاز میشود یا به آن منتهی میشود؛ بهعبارتی اینجا قلب شهر سنندج است. میدان اصلی شهر سنندج، شاید بهروایت تابلوها «آزادی» نام داشته باشد، اما این نام در بین مردم محلی یا اصلا استفاده نمیشود یا بسیار کم استفاده میشود. برای گرفتن تاکسی یا یافتن مسیر نیز عموما باید از لفظ «میدان اقبال» استفاده کرد. البته این قاعده تنها درمورد این میدان حاکم نیست و در همه خیابانگردیهای شهر سنندج باید به این نکته توجه داشت که نام خیابانها و میدانها ازنظر تابلوها و ازنظر مردم اغلب متفاوتاند. با من در نابرو همراه باشید تا به میدان اقبال از مکان های دیدنی سنندج سری بزنیم.
قلب سنندج؛ تندیسی بهسوی رهایی
در قلب میدان سنندج، یکی دیگر از شاهکارهای بیبدیل استاد «هادی ضیاالدینی» خودنمایی میکند. انسانی که آغوش گشوده بهسوی رهایی، شاید تجلی علاقه وافر این قوم رنجدیده به آزادی و رهایی در طول اعصار باشد که اکنون در مرکز شهر سنندج قدبرافراشته است. بسیاری از مردم یکی از القاب شهر سنندج را شهر تندیسها میدانند؛ زیرا سخت بتوان بلوار، میدان یا خیابانی خالی از تندیس یا سردیس یافت. این مجسمهها هرکدام بخشی از هویت این شهر را روایت میکنند. این تندیس که از دسته تندیس مضامین است، بهخوبی توانسته نمایانگر میدانی با نام آزادی باشد.
نمای کلی میدان اقبال
شکل کلی میدان اقبال سنندج بیضی است. بعد از تندیس خاص مرکز آن، سه قوس بیش از سایر جزییات توجهات را جلب میکنند. این سه قوس که بر سه حوض نهچندان بزرگ و جدا از هم قرار دارند، بهطور مستمر آب را به درون حوضها فواره میکنند. یکی بهسمت خیابان فردوسی، یکی بهسمت خیابان صفری و دیگری بهسمت خیابان ششم بهمن (پاسداران) ایستاده است. هر سه در دورنمای میدان تاثیر بسیاری دارند و در شب، با روشنشدن چراغها، نمای جذابی به میدان میدهند. دورتادور فضای داخلی میدان با چمن و فضای سبز پوشیده شده است و تنها دو بخش از آن، بهشکلی که امکان ورود به فضای میدان مهیا شود، خالی مانده و با سنگ کفپوش شده است.
همانطور که گفته شد داخل میدان سه حوض دیده میشود که یکی از بقیه بزرگتر است؛ حوضی که زیر قوس روبروی خیابان فردوسی قرار دارد. بهجز این سه حوض و فضای سبز دورتادور، سه باغچه سبز بزرگ دیگر هم به چشم میخورند که درمجموع نوعی تقارن جذاب به میدان میبخشند. در کل فضای میدان چند درخت کوتاهقامت هم دیده میشود. کف میدان با سنگکاریهای تودرتو و شلوغی تکمیل شده است که شاید از نزدیک چندان جذاب نباشند، اما در نمای دور، نظم هندسی خاصی به میدان بخشیدهاند. درنهایت تندیس آزادی نیز بر فراز پایه بلندی که در میان یک خندق پراز آب قرار دارد، ایستاده است. روی پایه جملات «استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی» بهشکل مورب حک شده است.
خیابانهای اطراف میدان آزادی سنندج
درمجموع شش خیابان اصلی و سه کوچه فرعی به میدان اقبال متصل میشوند. خیابان ژاندارمری (فلسطین) بهشکل یکطرفه وارد میدان میشود، خیابان فردوسی خیابانی دوطرفه است، خیابان وکیل بهشکل یکطرفه از میدان خارج میشود، خیابان صفری (آبیدر) یکطرفه به آن وارد میشود، خیابان حسنآباد دوطرفه است و درنهایت خیابان ششم بهمن (پاسداران) بهشکل یکطرفه از آن خارج میشود. خیابان فردوسی کانون مسافرخانههای شهر سنندج است و مسافرانی که بهدنبال اسکان کمهزینهاند، بیشتر به آن مراجعه میکنند. بهعلاوه این خیابان فروشگاهها و پاساژهای متعددی در خود دارد که درنهایت به بازار سنندج متصل میشود.
خیابان وکیل مسیری بهسمت کوه آبیدر است و برای رفتن به آبیدر یکی از مسیرهای ناگزیر شما است. خیابان صفری که بهشکل یکطرفه به میدان اقبال سرازیر میشود، رستورانها و پیتزافروشیهای باکیفیتی دارد. خیابان حسنآباد اما مقاصد مناسبی در خود ندارد و چندان مهیای یک خیابانگردی جذاب نیست. درمورد خیابان ششم بهمن اوضاع کاملا متفاوت است. این خیابان چندین پاساژ مجلل، مغازهها و مرکز خریدهای جذاب دارد که از پوشاک، البسه و لوازم آرایشی بهداشتی روز تا گوشی موبایل و وسایل الکترونیکی را بر سر راه شما قرار میدهند. این خیابان عملا کانون اصلی خیابانگردیها و وقتگذرانی جوانان شهر سنندج است. خیابان ژاندارمری هم که یکطرفه به میدان وارد میشود، چندان مراکز جذابی ندارد و بهجز یک داروخانه و چند دکه روزنامهفروشی نکات جالبتوجهی ندارد.
دور میدان؛ در تسخیر بانکها
متاسفانه فضای اطراف میدان اقبال در تسخیر بانکها است. میشد بهجای اینکه نمای اصلیترین میدان شهر در تسخیر ساختمانهای بزرگ، بیروح و مدرن بانکها باشد، بافتی محلیتر و جذابتر داشته باشد. ساختمان بانکها یکی پس از دیگری قد برافراشته و بهنظر میرسد در رقابتی خاموش برای سایهانداختن روی میدان اصلی شهر قرار دارند. از بانکها که بگذریم، اطراف میدان بهترتیب یک جگرکی نهچندان بزرگ در نبش خیابان ژاندارمری، کنار یک بستنیفروشی قرار دارد. بغل بستنیفروشی هم یک آتلیه عکاسی است که ازطریق کوچهای نهچندان پرتردد از یک مغازه عطاری بزرگ جدا شده است. مغازه عطاری برخلاف تصور معمولی که از یک عطاری وجود دارد، شمایل مدرنی دارد.
بدون درنظرگرفتن بانکها، سوژه بعدی پاساژی کوچک است که دو مغازه جلویی آن ساعتفروشیاند. این پاساژ دو طبقه است و برای رفتن به پایینترین طبقه آن باید از پلهها پایین بروید. بقیه مساحت اطراف میدان را بانکها فراگرفتهاند. اما در این بین سوژه دیگری که بهشدت جلبتوجه میکند یک المان زیباسازی شهری است بهزبان کردی که قالب آن جملهای با این مضمون است: «سنه شارهکم، شاری شیرینم، بیشکهی له دایک بوون ههلورک ژینم.» این مطلع شعری بسیار معروف و مشهور در بین مردم سنندج، سروده «محیالدین حقشناس» شاعر نامی اهل این شهر است که در مدح و ستایش نقاط مختلف شهر است. معنی شعر نیز این است: «سنندج ای شهرم، شهر زیبای من، گهواره زادهشدن من، گهواره زندگی من.» این المان شهری مابین دو خیابان وکیل و صفری قرار دارد.
از میان بخشهای باقیمانده اطراف میدان، پاساژی نهچندان بزرگ با نمایی گسترده باقی میماند که عملا نحوه قرارگیری ایستگاه اتوبوسهای شرکت واحد دورنمای آن را از بین برده است. در این مغازههای مشرف به خیابان این پاساژ که بین کوچه عدالت و خیابان حسنآباد قرار دارند، چند بستنیفروشی و اغذیهفورشی مناسب وجود دارد. بهعلاوه نبش خیابان حسنآباد هم یک جگرکی که معمولا شلوغ است و مشتری زیادی دارد، دیده میشود. فضای اطراف میدان با یک پل عابر پیاده که در ضلع جنوبی آن قرار دارد، تکمیل میشود.
این پل که به حالت نیمدایره و منحنی در بخش جنوبی میدان اقبال واقع است، عملا از ورودی خیابان ششم بهمن تا ورودی خیابان ژاندارمری کشیده شده است. حالت نیمدایره آن باعث میشود شخص حس کند ناقص است و درواقع قرار بوده دورتادور میدان کشیده شود. درمجموع شش پله برقی امکان بالارفتن یا پایینآمدن شما از این پل عابر پیاده را فراهم میکنند. این پل خیلی مورداستفاده قرار نمیگیرد و بیش از آن که به رفتوآمد عابران پیاده کمک کند، به سکوی مناسبی برای عکسبرداری و شکار لحظات در میدان تبدیل شده است.
با سلام من ۱۲ سال آنجا بودم خواهش می کنم به همان نام باقی بماند